استراتژی بلندمدت آمریکا در مورد افغانستان
حضور ناتمام
مداخله نظامی آمریکا در افغانستان، طولانیترین مداخله نظامی این کشور محسوب میشود و نگرانیهای زیادی را در غرب، واشنگتن، کابل و منطقه بهوجود آورده است. براساس توافق امنیتی کابل- واشنگتن، آمریکاییها تا سال ۲۰۲۱ میلادی، درافغانستان حضور خواهند داشت و تمامیاین توافق نمایانگر قبول شرایط، میان دولتها است. توافقنامه کابل - واشنگتن نتوانسته ضریب امنیت افغانستان را افزایش دهد. دولت وحدت ملی افغانستان پس از روی کار آمدن اشرف غنی توافق مذکور را به امضا رساند و انتظار میرفت ناامنیها در افغانستان به پایینترین سطح خود برسد. این در حالی است که پس از ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید ناامنی در پایتخت افغانستان و سایر ولایتها افزایش پیدا کرد. بهگونهای که داعش و طالبان یکی پس از دیگری قدرت گرفتند و عملیاتهای زیادی را در خاک افغانستان عملیاتی کردند؛ همین امر موجب افزایش ناامنی در افغانستان شده است. ضمن آنکه در خصوص صلح با طالبان نیز قصورهایی حادث گردیده است.
اینک ایالات متحده آمریکا دریافته است که دیگر نمیتواند پس از گذشت بیش از ۱۵ سال حضور در افغانستان، این روند را ادامه دهد؛ بنابراین در پی یک سناریوی کمهزینه، اما توام با حضور در صحنه افغانستان است. یکی از پروندههایی که ترامپ در جریان انتخابات اشارهای به آن نکرد، معضل افغانستان بود. بنابراین پس از انتخاب تیم امنیتی ترامپ، «زلمای خلیلزاد» تبعه آمریکا، سفیر سابق آمریکا در افغانستان، بهعنوان مشاور ارشد ترامپ در مسائل بینالملل انتخاب شد و پس از آن مواضع و تصمیمات در خصوص تغییر راهبرد و ابلاغ جدید استراتژی آمریکا در افغانستان کلید خورد. اکنون نیز پس از 6 ماه، ترامپ راهبرد جدید ایالات متحده در افغانستان را مورد بازبینی و تصویب قرارداده است.
به لحاظ روحیه غالب ترامپ، پیشبینی میشد که تمامینگاههای وی فاقد جنبه سیاسی و استراتژیک است و ابعاد اقتصادی این پرونده از سوی ترامپ در دستورکار قرار خواهد گرفت. البته اختلافات اخیر در کاخسفید نشان میدهد که منفعت اقتصادی افغانستان برای دولتمردان فعلی و حتی نمایندگان کنگره آمریکا دارای اهمیت زیادی است و مسائل امنیتی و آموزش قوای مسلح افغانستان در سطوح بعدی مورد نظر قرار خواهد گرفت.
در راهبرد جدید، آمریکاییها معتقدند که ادامه حضور نظامی در افغانستان مفید نخواهد بود و این امر باید به شرکتهای خصوصی مانند «بلکواتر» و «دانیاکورپ» سپرده شود. حتی اطلاعاتی درج شد که احتمال دارد شرکتهای نظامی خصوصی پاکستان این مسئولیت را بر عهده بگیرند.
مسلما عملکرد نیروهای نظامی آمریکا در خاک افغانستان مورد توجه ترامپ قرار گرفته است؛ بهطوری که ترامپ بحث کنار گذاشتن «جان نیکلسون» فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان را مطرح کرد. بنابراین حضور ژنرالهای بازنشسته در بدنه امنیتی و نظامی آمریکا و نیز رایزنی لابیهای فروش اسلحه که در کنگره فعال هستند، نشان میدهد که بحث ورود شرکتهای خصوصی امنیتی و نظامی به صورت جدی در دستورکار واشنگتن قرار گرفته است.
از سوی دیگر، دولت وحدت ملی افغانستان واکنشی به راهبرد جدید آمریکا در افغانستان نشان نداده و تنها اعلام کرده است که یک برنامه چهار ساله مدون برای ارتقای سطح دفاعی و امنیتی نیروهای این کشور، بهویژه اردوی ملی افغانستان در نظر گرفته شده است. ضمن آنکه مجلس افغانستان با ورود شرکتهای خصوصی امنیتی به این کشور مخالف هستند و آن را مغایر توافقنامه امنیتی میدانند.
در ارزیابی ابعاد متفاوت ذیربط با افغانستان، بحث جابهجایی و انتقال داعش به شمال این کشور نیز مطرح است. به صورتی که در حالت فعلی برخی از ولایتها و شهرها کاملا در تصرف طالبان و برخی دیگر در تصرف داعش قرار دارد و هیچ اقدامیاز سوی نظامیان آمریکا برای آزادسازی آنها انجام نشده است؛ حتی جنگ و ناامنی از مناطق جنوبی به نواحی شمالی انتقال پیدا کرده است. پس از مداخله نظامی آمریکا در افغانستان، طالبان همواره از هر فرصتی استفاده کرده تا به آمریکا و دولت افغانستان پیام دهد و بفهماند که با این روند مخالف است. از این جهت به نظر میرسد که اگر پیمانکاران نظامی آمریکایی وارد خاک افغانستان شوند، درگیری میان آنها و طالبان افزایش پیدا میکند. تا جایی که از حدود سه ماه پیش چندین حمله موشکی و انتحاری توسط عناصر طالبان علیه پایگاه نظامی آمریکا در «بگرام» صورت گرفت و همین موضوع میتواند در آینده نزدیک اتفاق بیفتد.
غرب به رهبری آمریکا، با لحاظ هزینههای هنگفتی که طی سالهای گذشته صرف گردیده است، به این نتیجه رسیدهاند که باید پیمانکاران خصوصی را در سناریوی جدید وارد سازند. مبحث مهم دیگر، نارضایتی اکثریت مردم افغانستان از دولت وحدت ملی است و این مساله بهعنوان یکی از پارامترهای مهم تغییر و تحولات آتی افغانستان باید مد نظر گرفته شود، چراکه شعارها و وعدهها به صورت کامل عملیاتی نشده و همین سناریو میتواند افغانستان را وارد فاز تازهای از بحرانهای داخلی و خارجی کند. مساله حائز اهمیت دیگری که کمتر بدان توجه شده است، سخنان مشاور امنیت ملی سابق آمریکا و برخی از مسئولان نظامی و امنیتی آمریکا است که اعلام کردهاند: «استراتژی آمریکا در افغانستان بهعنوان یک «راهبرد منطقهای» قلمداد میشود که از دهلی تا تهران مورد نظر این طرح خواهد بود.» بنابراین با لحاظ چنین تفسیرهایی میتوان پیشبینی کرد که یک خطر بالقوه در مناطق آسیایمیانه و خاورمیانه وجود دارد و باید یک راه حل جدی برای آن اتخاذ شود.
آمریکا، در مورد پاکستان، همسایه افغانستان نیز اعلام کرد: «ایالاتمتحده نمیتواند در مورد حضور و تحرکات تروریستها در پاکستان ساکت بنشیند. در گذشته پاکستان یک متحد با ارزش بوده و مردم آن کشور متحمل رنجهای بسیاری شدهاند. اما پاکستان گروههایی را در خود جای داده که هر روز سعی میکنند ما را بکشند. این باید تغییر پیدا کند.زمان آن فرا رسیده است که پاکستان تعهد خود را به تمدن، نظم و صلح ثابت کند.»
دیدگاه تان را بنویسید