جمهوری سوم آری یا خیر؛ جمهوری سوم چرا مطرح شده است؟
درباره «جمهوریت سوم» تفاسیر مختلفی وجود دارد. عدهای به تقاضای حسن روحانی برای افزایش اختیاراتش اشاره میکنند و آن را ایدهای انحرافی و حاشیهای میخوانند.برخی نیز هرچند به ضرورت های اصلاح و بازنگری در قانون اساسی باور دارند اما میگویند «ابتدا باید تعریف شفاف و روشنی از جمهوریت سوم ارائه کرد و سپس با تبادلنظر و طرح مباحث کارشناسی، ضمن پختهترکردن این ایده، ذهن و فکر جامعه را برای بازنگری در قانون اساسی آماده کرد». به اعتقاد این افراد، نخست باید شرایط فراهم شود و نخبگان حقوقی و سیاسی کشور به دور از غوغاسالاری سیاسی و فضاسازی رسانهای بنشینند و مدلهای مختلف اداره کشور را بررسی کنند چراکه نمیتوان هر چند 10 سال تجربه جدیدی را آزمایش کرد.دیدگاه دیگر درباره «جمهوریت سوم» هرچند مثبت است اما به بازگشت به نظام پارلمانی اعتقاد دارد. بهگفته حامیان این دیدگاه، اگر بنا باشد نحوه اداره کشور تغییر کند، باید همچون برخی کشورها نظام پارلمانی تقویت شود، نه نظام ریاستی که قدرت در دست رئیسجمهور قرار بگیرد. در نظام پارلمانی به مجلس اختیار داده میشود که رئیسجمهور قوی انتخاب کند و رئیسجمهور منتخب مجلس ریاست دولت را برعهده بگیرد.بازگشت به نظام پارلمانی مخالفانی هم دارد؛ آنها میگویند این نوع انتخاب رئیسجمهور، اختیار ملت را در اداره کشور کم میکند و بهصلاح نیست. البته در این میان برخی صاحبنظران به بازگشت به سبک قبل سال 68 در اداره کشور نظر دارند و معتقدند اگر قرار به اصلاح و بازنگری در قانوناساسی باشد، نزدیکشدن به قانوناساسی اول بهتر از آن است که حق انتخاب مردم محدودتر شود. این روش میتواند بهتر باشد چون کسانی که قانون اساسی را در مجلس خبرگان تصویب کردند و به رفراندوم گذاشتند، نگاهشان این بود که مردم طعم دیکتاتوری شاه را چشیدند و دیگر نمیخواستند کشور به دوره دیکتاتوری بازگردد، بر همین اساس قدرت میان نهادهای حاکمیتی توزیع شد. در این قالب احیای شورای رهبری، جایگاه نخستوزیر در کنار ریاستجمهوری و تشکیل شورای عالی قضایی متشکل از پنج فقیه میتواند محل توجه باشد. گرچه این مسئله پروسه تصمیمگیری را سخت و طولانی میکند اما به باور این افراد میتوان قانون را بهنحوی اصلاح کرد که آن مشکلات رفع شود. ناگفته نماند که با وجود همه دیدگاههای یادشده درباره «جمهوریت سوم»، کسانی هم هستند که معتقدند دستزدن به قانوناساسی فعلی فقط جدالهای سیاسی را به وجود میآورد که سودی هم ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید